بیکاری فارغ التحصیلان

((تصویر نقل از خبرگزاری تسنیم ۸ آذر ۱۳۹۶))

همانگونه که مشاهده می کنید بیشترین درصد بیکاری در بین فارغ التحصیلان دانشگاهی وجود دارد. این موضوع نشان از مشکلی عمومی و فراگیر در جامعه دارد. مشکلی که شاید در خانواده و نزدیکان خود با مصادیق آن به دفعات برخورد کرده باشید. اما چرا فارغ التحصیلان ما بیکار هستند؟

فارغ التحصیلان دانشگاه حتی در رشته های فنی و مهندسی در اکثر موارد به دنبال مشاغلی هستند که دارای روال مشخص و استاندارد باشد. چنین شغلی تنها در کارمندی ادارات دولتی و شرکت های بزرگ یافت می شود. کارمند شدن با وجود کم بودن حقوق، الویت اول اکثر فارغ التحصیلان را تشکیل می دهد.

علت اصلی این اولویت بندی، کلیشه هایی است که ما در جامعه ناخواسته در ذهن افراد ایجاد می کنیم. در صورتی که اگر این افراد خود اقدام به کارآفرینی نمایند نه تنها شغل پر درآمدی برای خود ایجاد می کنند  بلکه بسیاری از جوانان را نیز بکار خواهند گرفت. گر چه این نکته را فراموش نکنیم که تعداد فارغ التحصیلان رشته های گوناگون تناسبی با نیاز جامعه در آن رشته نداشته است و بخش بزرگی از مشکل از اینجا آغاز می شود. اما یک ذهن پویا همواره چالش ها را باید به فرصت تبدیل کند.

تبدیل چالش بیکاری فارغ التحصیلان به فرصت

حال که با این چالش در جامعه مواجه هستیم باید از این نیروی آموزش دیده و جوان در جهت رفع مشکلات کشور بهره بگیریم اما چکونه؟

یکی از مراحلی که در خلاقیت طرح می شود یافتن مسئله اصلی است. خوب ما هم در بررسی این چالش به دنبال مسئله اصلی بگردیم. حال این سوال را طرح می کنم که آیا تحصیل کردن موجب بیکاری این افراد شده است؟ گرچه فرد فارغ التحصیل در ابتدای خروج از دانشگاه انتظار زیادی برای یافتن کار شیک و پر درآمد دارد ولی در هفته های اول جستجو برای کار، این تصور او در هم می ریزد و توقعات خود را کاهش می دهد تا جایی که حاضر به یافتن هر کار آبرومندی برای خود خواهد بود. از طرفی باید پذیرفت که نظام آموزشی ما دانشی را به فرد منتقل نموده که می تواند برای یافتن شغل برای او مزیت محسوب شود.

پس مشکل واقعی کجاست؟ مشکل از اینجا آغاز می شود که در نظام آموزشی همیشه مسئله قابل حل شدن و با حداقل اطلاعات را به دانش آموز و دانشجو داده ایم و از او خواسته ایم که مسئله موجود را حل نماید و هرگز از او خواسته نشده تا به طرح مسئله بپردازد. اکنون که او فارغ التحصیل شده تشنه حل مسائلی است که دیگران برایش طرح می کنند تا بتواند توانمندی خود را در حل مسئله نشان دهد. یعنی مسئله دیگران را حل کند و همواره رئیسی باید برای طرح مسئله باشد و این همان قالب غلط فکری است که ناخواسته برایش ساخته ایم. در این قالب، حتی قادر به طرح و درک مسئله ای که اکنون با آن روبرو شده (بیکاری) نیست و در نتیجه نمی تواند سعی در یافتن راه خلاقانه برای آن نماید.

حال می توان مسئله اصلی را اینگونه عنوان کرد: چرا فارغ التحصیل بیکار نمی تواند برای خود شغل ایجاد کند؟

جوابی که در یک کلام می توان بیان کرد این است : نداشتن خلاقیت

برای کارآفرینی ابتدا باید مسئله و ایده ای خلاقانه داشت و سپس آن را به مرحله اجرا در آورد که در این مرحله به آن نوآوری می گوییم و زمانی که این محصول یا خدمت نوآورانه را در بازار عرضه کردیم به آن کارآفرینی می گوییم. بنابراین خلاقیت ریشه اصلی کارآفرینی می باشد و کارآفرینی بدون خلاقیت بی معنی است.

فرد خلاق با یافتن مسائل در جامعه، کشور و محیط اطراف خود یک یا چند مورد آن را به عنوان فرصت انتخاب نموده با ایجاد راه حل خلاقانه نه تنها آن مشکل را حل می کند بلکه برای خود و گروهی دیگر شغل ایجاد خواهد کرد. اینکه چگونه باید خلاقیت را یاد گرفت، مبحثی است که در این وب سایت به تفصیل در مورد آنها آموزش تخصصی داده شده است. با عضویت در بخش آموزش های مجازی می توانید از آموزش های این سایت بهرمند شوید.

دیدگاهتان را بنویسید